بال و پر

ساخت وبلاگ
م N:
سوختم بال و پرم را تا شدم پروانه ات
تومنی یامن تو هستم اینچنین دیوانه ات 
تومنی یا من توأم مست و خرابی ,آمده 
اختیار از دست داده پشت درب خانه ات 
پیرکردی و مرا انگار که نشناختی
قدر پلکی روی هم بستن شدم بیگانه ات 
مست و لایعقل هوایی می کنی قلب مرا 
در کف چنگیز باشد شهر من ویرانه ات 
آه از تو که نمی فهمی چه زجری می کشد 
هرکه برگردد پشیمان از در میخانه ات 
پشت پا بر مرگ خواهم زد به لطف شوکران 
خون سقراط است که می جوشد از پیمانه ات
می روم تا کم شود با رفتنِ جان از تنم 
بار سنگینی که افتاده به روی شانه ات 
#سید_مهدی_نژاد_هاشمی
پس لرزه های غزل...
ما را در سایت پس لرزه های غزل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6sabzevar-sherd بازدید : 89 تاريخ : شنبه 21 اسفند 1395 ساعت: 18:13