یا عابری که از نفس افتاده نیستم
یا اینکه دل به جاده ی غم داده نیستم
سودی نداشت جز غم تو هرچه بوداگر
جز داغ درقبال تو پس داده نیستم
ساده است دل شکستن و سخت است از نظر
بیرون کنی مرا که غمی ساده نیستم
پیشانی ام به مِهر تو مُهر است و در پی
بیرون از آب بُردن ِ سجاده نیستم
از کشته های عشق تو فهمیده ام که من
تنها رفیق نیمه ی این جاده نیستم
در راه دوست هرچه که خواهد شود , خوش است
جز بذل جان خویشتن آماده نیستم
@poemnezhadhashemi
#سید_مهدی_نژاد_هاشمی
پس لرزه های غزل...
ما را در سایت پس لرزه های غزل دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 6sabzevar-sherd بازدید : 143 تاريخ : سه شنبه 10 اسفند 1395 ساعت: 23:33