پایان

ساخت وبلاگ
Seyed mehdi Nezhadhashemi:
آباد کرده ایم که ویران تو شوم 
با التماس دست به دامان تو شوم 
آب از سرم گذشته ولی نیتت شده 
کشتی شکست خورده ی طوفان تو شوم 
شب را کشیده ای به تب و تاب ِ چشم هات 
تعبیر خوابهای پریشان تو شوم 
لعنت به بُعدِ فاصله ای که گذاشتی 
در طول عمر بی سرو سامان تو شوم 
غرق ِفروغ می شوی از روی عمد تا 
آغاز ِفصل ِسرد ِزمستان تو شوم 
جان منی و زنده به عشق است جان ِمن 
جان می دهم که آخر ِ ایمان تو شوم 
ایمان بیاوریم امیدی هنوز هست 
یک پنجره به سمت خیابان تو شوم 
یک پنجره به سمت غروبی که غرق در ....
حال و هوای قصه ی پایان تو شوم 
#سید_مهدی_نژاد_هاشمی 
@poemnezhadhashemi
پس لرزه های غزل...
ما را در سایت پس لرزه های غزل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6sabzevar-sherd بازدید : 90 تاريخ : سه شنبه 10 اسفند 1395 ساعت: 23:33